سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حدیث دل و دلتنگی

غم مخور دوران بی پولی به پایان می رسد
دارد این یارانه ها استان به استان می رسد


مبلغش هر چند فعلاً قابل برداشت نیست
موسم برداشت حتماً تا زمستان می رسد

در حساب بانکی ات عمری اگر پولی نبود
بعد از این یک پول یامفتی فراوان می رسد

چند سالی مایه داران حال می کردند و حال
نوبت حالیدن یارانه داران می رسد

شهر، کلاً شور و حال دیگری بگرفته است
بانگ بوق و سوت و کف از هر خیابان می رسد

آن یکی با ساز، رنگ گلپری جون می زند
این یکی با دنبکش، بابا کرم خوان می رسد

عمه صغرا پشت گوشی قهقهه سر داده است
شوهرش هم با کباب و نان و ریحان می رسد



ادامه مطلب...


موضوع مطلب :

ارسال شده در: جمعه 89 دی 3 :: 9:37 عصر :: توسط : عبدالحمیدخدایاری

مثنوی بلند «گنجینه الاسرار» سروده عمان سامانی در رثای امام حسین

سر خوشم آن شهریار مهوشان        کی به مقتل پا نهد دامن کشان 

 عاشقان خویش بیند سرخ‌رو            خون روان از جسمشان مانند جو

غرق خون افتاده بر بالای خاک             سوده بر خاک مذلت روی پاک

جان به کف برگرفته از بهر نیاز          چشمشان بر اشتیاق دوست باز

دنباله مثنوی گنجینه الاسرار در ادامه مطلب



ادامه مطلب...


موضوع مطلب :

ارسال شده در: چهارشنبه 89 دی 1 :: 12:4 عصر :: توسط : عبدالحمیدخدایاری